اگر سعودیها به دلایل تاریخی و دشمنی آل سعود با هاشمیان به خود حق میدهند که عبدالله دوم را سفیانی معرفی کنند، در مقابل میبیینم که اردنیها نیز بیکار ننشسته و شاه خود و فرزندش را به استناد روایات و با دلایل متعدّد و داستانسرایی، به عنوان مهدی موعود معرفی میکنند. غافل از اینکه همة اینها تنها یک دام برای تضعیف جبهة داخلی مسلمانان و سوق دادن آنها به فرعیّات و منحرف نمودن آنها از اصل ماجرا بوده که همان تسلّط قدم به قدم غرب بر همة امور و شئون حیات مسلمانان، است
تا اینکه اخیراً اسناد منتشر شده سایت «ویکی لیکس» ثابت نمود که بن لادن مهره سیا و موساد بوده و برای پیشبرد اهداف آمریکا و صهیونیسم جهانی به ایفای نقش پرداخته و دلیل موجّهی را برای حمله به افغانستان و عراق و قانع ساختن افکار عمومی جهان در پیش پای غرب نهاده است و از سوی دیگر غرب با هدایت بن لادن و صدور فرمانهای جهادی و ترور توسط وی، نسلکشی مسلمانان را به دست خودشان و نیز کشتار شیعیان عراق و یمن و سایر کشورهای اسلامی را آغاز نمود تا به زعم خود زمینه ظهور مسیح را در آخرالزّمان با نابودی جمعیت مسلمانان فراهم آورند. حتّی بسیاری از دستگیرشدگان «القاعده» در «گوانتانامو» نیز به تصوّر اینکه بن لادن همان مهدی موعود(عج) است که از مشرق زمین قیام میکند، به او پیوسته بودند و عدّهای نیز با یمانی خواندن بن لادن و هدایتگر بودن پرچم او سینه خیز به افغانستان و گذر از کوههای پر برف آن شتافته بودند تا شاید با کشتار مسلمانان و شیعیان بیگناه در بازارها و مدارس و مساجد پاکستان و عراق و یمن و...، قطعهای از بهشت را برای خود بخرند.
اینچنین است که غرب و سازمانهای جاسوسی وابسته به آن بیش از یک دهه است که با اعتقادات مسلمانان بازی کرده و به راحتی کشتار مسلمانان را توسط خود آنان انجام میدهند و جالبتر این که به انواع مختلف با رایج کردن مصداق سازی در بین مسلمانان به اختلافات قومی و مذهبی آنها دامن میزنند.
باید دانست كه بسیاری از این علائم ظهور و بازیگران آن که در سایتهای متعدّد وهّابی و خارجی(انگلیسی) معرفی شدهاند، فی نفسه ساخته دست قدرتهای فاسدند. آنها غافلند که علائم آخرالزّمانی جزیی از سیستم حفاظتی اسلام است. دلیل بر ساختگی بودن بن لادن همین بس که ترفندهای اسلام را نشناخته است .
در واقع علامات ظهور مانند زنگ خطری است که هرگاه کسی قصد دستکاری اسلام را داشته باشد، لاجرم باید یکی از علائم را به طور مصنوعی ایجاد کند، آن زمان است كه مسلمانان از قصد آنها با خبر خواهند شد. گاهی این مصداقسازیها را میتوان در سایتهای انگلیسی زبان در خصوص منجی بودن شاه اردن مشاهده نمود. البتّه آنان که این مصداقسازیها را رواج میدهند، همه تلاش خود را میکنند تا علائم همگی مطابق با نشانههای ظهور باشند و این امر تصادفی نیست؛ بلکه با مطالعه زیاد توسط سازمانهای جاسوسی غرب صورت میگیرد و آنها به این ترتیب میخواهند یکی یکی خانههای پازل را که مربوط به خروج شخصیّتهای ظهور است، پر کنند، ولی بسیاری از ما از این موضوع غافلیم كه خود یک تله است، برای انحراف ما از مباحث مهمّ مهدویّت و شناخت شخصیّتهای حقیقی ظهور و بالاتر از آن، شناخت امام عصر(عج) و چه بسا همین مصداقسازیها موجب اختلاف و دو دستگی در بین مسلمانان شده و زمینه درگیریها و ایجاد کینه و کدورتها در بین آنان میگردد تا جایی كه در نهایت عدم وحدت مسلمانان در لحظات و برهههای حسّاس که نیاز به اتّحاد و وحدت کلمه است، همین دشمنیها موجب شکاف در بین صفوف آنان شده و پیروزی جبهة باطل را رقم میزند.
اگر سعودیها به دلایل تاریخی و دشمنی آل سعود با هاشمیان به خود حق میدهند که عبدالله دوم را سفیانی معرفی کنند، در مقابل میبیینم که اردنیها نیز بیکار ننشسته و شاه خود و فرزندش را به استناد روایات و با دلایل متعدّد و داستانسرایی، به عنوان مهدی موعود معرفی میکنند. غافل از اینکه همه اینها تنها یک دام برای تضعیف جبهه داخلی مسلمانان و سوق دادن آنها به فرعیّات و منحرف نمودن آنها از اصل ماجرا بوده که همان تسلّط قدم به قدم غرب بر همه امور و شئون حیات مسلمانان، است. نگاهی به صفحات اینترنتی گواه این موضوع است که ما چقدر ساده فریب این بازی غرب را خوردهایم و در مواردی نیز برای گمراه کردن ما، خود غربیها دست به مصداقسازیهایی میزنند تا ما را قانع سازند که باید در این راه و برای آرمانها و عقایدمان قدم برداریم.
غفلت موجب شده تا هدف اصلی که همان شناخت امام عصر(عج) و آمادگی فردی و اجتماعی است، فراموش گردد و برای مثال در برخی از این سایتها مقالهای در باب وظایف منتظران و ویژگیهای امام و روایات مربوط به ایشان قابل مشاهده نیست.
این در حالی است که وظایف منتظران در روایات متعدّدی از حضرات معصومان(علیهم السلام) نقل شده و روشن است. وظیفه منتظران در عصر غیبت شناخت و معرفت امام و خودسازی فردی و اجتماعی و دعا برای ظهور و پرهیز از گناهان و کسب معارف، کسب علم و تقوا، شناخت دشمن و اطاعت از ولیّ فقیه و ولیّ امر مسلمانان است.
غرب و سازمانهای جاسوسی وابسته به آن بیش از یک دهه است که با اعتقادات مسلمانان بازی کرده و به راحتی کشتار مسلمانان را توسط خود آنان انجام میدهند و جالبتر اینکه به انواع مختلف با رایج کردن مصداق سازی در بین مسلمانان به اختلافات قومی و مذهبی آنها دامن میزنند
شاید سؤال شود چگونه باید جریان حقّ و باطل را شناخت؛ در حالی كه نباید شخصیّتهای آن را مصداقیابی کرد؛ در این خصوص مثالی از یک محقّق بزرگ شیعی سعودی دکتر محمّد السّاده میآوریم. وی در کتاب «شش ماه پایانی» و در تعداد زیادی از مقالات خود، با کنار هم قرار دادن روایات و احادیث ظهور، تمامی وقایع و جریانها و پرچمهای دوران ظهور را با بیانی ساده و شیوا معرفی کرده، بدون اینکه نامی از مصادیق این جریانها بیاورد و میتوان گفت: این نوع نوشتهها و مقالات میتواند کمک زیادی در درک و فهم روایات و شناخت امام عصر(عج) و شخصیّتهای ظهور بنماید، بدون اینکه ذهن ما را متوجّه فرد خاصّی نموده، تمام مدّت با اعمال و رفتار وی مشغول نماید و فرصت تفکّر را از ما بگیرد. با خواندن مقالات دکتر محمّد السّاده به خوبی حرکت پرچمهای مختلف و جریان حقّ و باطل در ذهن ما نقش میبندد و به خواننده این فرصت را میدهد تا با دقّت به اطراف خود توجّه کرده و به جای متمرکز شدن بر روی فردی خاص همه تحوّلات منطقه را در شناخت جریان حقّ و باطل زیر نظر بگیرد و به این ترتیب سریعتر و راحتتر به درک و فهم روایات و شناخت مصادیق ظهور نائل آید. دکتر محمّد السّاده در مقالات خود همواره شخصیّتهای ظهور را با نامهای اصلی آن، که در روایات آمده؛ نظیر سفیانی، یمانی، خراسانی و ... نام میبرد و به جای تمرکز بر نام شخص و مدح یا تکفیر و لعن او، به حرکات، اعمال و رفتار او بر اساس روایات میپردازد و مسیر حرکت و جریانها را به دقّت بررسی و بازگو مینماید.
و در خاتمه باید گفت:
به هیچ عنوان ما حقّ تعیین وقت نداریم، در مقابل تکلیف ما معرفت یافتن راجع به حضرت صاحب الزّمان(عج) و واقعه شریف ظهور و نشانههای ظهور است. تکلیف ما انتظار مثبت و مقدّس است و آماده کردن مردم؛ یعنی ایجاد آمادگی فردی و اجتماعی در مردم برای این واقعه و اصلاحگری. در مقابل، دیدار امام در تکلیف ما نیامده، کشف سرّ و اعلام سرّ و اعلام مصداق در تکلیف ما نیست. عجله کردن در واقعه، تکلیف ما نیست. تکلیف ما شناخت و درک مفاهیم روایات و شناخت جریان حقّ و باطل است و نه معرفی شخصیّتهای آن.
منابع مورد استفاده در مقاله:
1. بن لادن و ادّعای مهدویّت.
2. بن لادن همان یمانی است.
3. سفیانی بودن صدّام.
4. شاه اردن و ادّعای مهدویّت.
5. سفیانی بودن شاه اردن.
6. بررسی توقیت در کتب نویسندگان معاصر نوشته دکتر محمّد السّاده.
7. بخشی از کتاب موعود شناسی و پاسخ به شبهات.
8. تکالیف منتظران در زمان غیبت، 25 روایت، 25 تکلیف.
9. نقش حجاز در عصر ظهور، دکتر محمّد السّاده.
10. انجمن حجّتیه، «دهة ظهور» و تحوّلات منطقه در تأیید یا ردّ مصداقیابی.
11. سخنی در باب مصداقیابی ـ استاد سروستانی.
12. شناسایی و درک روایات و فرق آن با مصداقسازی.